مقالات دانشگاهی و دانلود کتاب

در ستاره ی حسین فقط دانلودکتاب و مقاله

مقالات دانشگاهی و دانلود کتاب

در ستاره ی حسین فقط دانلودکتاب و مقاله

شعری طنز در مورد دوران دانشجوییi


شعری طنز در مورد دوران دانشجویی 

این شعر نمونه ای بسیار خوب از دوران دانشجویی است که در قالب طنز آمده است.

اهل دانشگاهم
روزگارم بد نیست
تک ژتونی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن پولی.... 

خب برای خوندن کامل این مطلب به بخش ادامه بروید......


من تریپی دارم بهتر از هر مانکن
جزوه ای پر ز زیراکس دوستان
و علومی که در این نزدیکیست
لای این واحدها ، پای آن برگ سفید
توی پروندهء مشروطی و کسر واحد
اهل دانشگاهم
پیشه ام الافیست
گاهگاهی میروم دانشگاه
تا که سیمایم را استاد ببیند به کلاس

بلکه غیبت را حاضر بکند
که ز آموزش من ، جان سالم ببرم
چه خیالی چه خیالی... میدانم
خوب میدانم ...
غیبتم بسیار است
حذف درس و کسریم اجباریست
من به مهمانی کسری رفتم
من به پشت اندوه
من به ایوان هراسانی و خواهش رفتم
رفتم از پلهء پاچه خواری بالا
تا به کوی استاد

تا به هوای نمره و استدعا
تا شب حسرت پاس کردن رفتم
نمره های اندک
استاد در آرزوی لحظه ای آرامش
شاگرد در آرزوی نمره ای افزایش
یاد هر درد و غم و بی پولی
تا که شاید دل استاد به رحم بیاید

ای دریغ از یک و نیم نمرهء پر پوچ و بها
من دانشجو ام
شغل من خوش تیپیست
گوشی ام یک نوکیا
عینکم آفتابیست
در خیالم جریان دارد پول ، جریان دارد کٍیف
مد ، از طرز لباسم پیداست
چشم ها را باید شست
پشت لنز باید برد
کار ما نیست شناسایی لنز رنگی
کار ما شاید اینست که در افسون عینک ، چهار چشم باشیم
پشت کافی نت اردو بزنیم
آی دی یک دوست بدوزیم و سر کار برویم چشم بر
عینکی باید داشت
عینکی آفتابی
که در ظهر و غروب آفتاب
روی چشم و همه دم بر سر و موی و یقه و جیب کنار شلوار
بنهیم و به همه پز بدهیم
تیپ ها باید ساخت
جور دیگر باید گشت
کفش نوک تیز و کتانی ، گهگاه
شلوار لی گشاد ، لیزری و هم دمپا
دو سه تا سیم کارت و هندز فری و یک همراه
بینی عمل شده سر بالا

اسم من دانشجو است آیا ؟؟


رودخانه سیروان


رودخانه سیروان
سیروان مهمترین و معروفترین رودخانه ناحیه اورامان می‌باشد و مسیر نسبتاً طولانی و پر پیچ و خمی دارد . 

این رودخانه در بخش غربی و شمال غربی اورامان قرار گرفته است . بخش اعظم آب رودخانه سیروان از چشمه‌‌های دامنه شرقی و غربی شاهو ، دامنه جنوبی و غربی کوسالان ، دامنه جنوبی دالانی و دامنه های آتشگاه و ماکوان تامین می‌گردد . به علت عرض کم امکان قایق رانی در سیروان وجود ندارد .سیروان منطقه اورامان را به دو بخش تقسیم نموده است و تنها راه ارتباطی مهم بین این دو بخش پل دوآب در حدود 25 کیلومتری شمال غربی پاوه می‌باشد .در کناره شمالی سیروان مقبره سلطان اسحاق در نزدیکی روستای شیرخان واقع شده است . سیروان بعد از طی مسیری طولانی با رودخانه لیلی تلاقی پیدا کرده و وارد کردستان عراق می‌شود. 


نان(دکتر شریعتی)



مارکسیسم می گوید: 
 رفیق، نانت را خودت بخور،
حرفت را من می زنم.

فاشیسم می گوید: 
 رفیق نانت را من می خورم،
حرفت را هم من می زنم
و تو فقط برای من کف بزن.


اسلام حقیقی می گوید: 
 نانت را خودت بخور،
حرفت را هم خودت بزن
و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی.

اسلام دروغین می گوید:  
تو نانت را بیاور به ما بده
و ما قسمتی از آن را جلوی تو می اندازیم،
اماّ آن حرفی را که ما می گوییم بزن
 

دکترعلی شریعتی1345

سرگیجه

سرگیچه

سرگیجه واژه‌ای است که برای شرح طیف وسیعی از علایم به کار می‌رود که این علایم شامل احساس منگی، بیهوشی، گیجی و تاب خوردن می‌شوند.

سرگیجه واژه خیلی صریحی نیست. وقتی فردی از سرگیجه شکایت می‌کند، درمانگر باید بداند که دقیقا منظور وی چیست. بسیاری افراد از این واژه برای توضیح احساسی که دقیقا بعد از ضعف کردن بروز کند، استفاده می‌کنند.
برخی دیگر زمانی از این واژه استفاده می‌کنند که احساس کنند خود آنها یا اتاق در حال تاب خوردن است. دلایل به مرز این حالت از خفیف تا فاکتورهای بسیار جدی‌تر طبقه‌بندی می‌شوند
.

باقی در ادامه ی ملطب.......


ادامه مطلب ...

تماس های تلفنی یک دانشجوی لیسانس . حتما بخونید...


تماس های تلفنی یک دانشجوی لیسانس:


ترم اول(ترم جو گیریدگی):  

الو سلام مامانی.منم هوشنگ.وای مامانی نمی دونی چقدر اینجا خوبه. دانشگاه فضای خیلی نازیه.وای خدا خوابگاه رو بگو.وقتی فکر می کنم امشب روی تختی می خوابم که قبل از من یه عالمه از نخبه ها و دانشمندای این مملکت توش خوابیدن - و جرقه اکتشافات علمی از همین مکان به سرشون زده – تنم مور مور میشه.راستی اینجا تو خوابگاه یه بوی مخصوصی میاد که شبیه بوی خونه اصغر شیره ای همسایه بغلیمونه.دانشجوهای سال های بالاتر میگن این بوی علم و دانشه! لامسب اینقدر بوی علم و دانش توی فضا شدیده که آدم مدهوش میشه!!! پریشب یکی از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمویت بیمارستان!


ترم 2(ترم عاشق شدگی): 

آه ای مریم.ای عشق من.همه زندگی من.می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.میخواهمت با تمام وجود عزیزم.همه پول و سرمایه من متعلق به توست.بدون تو این دنیا رو نمی خوام.کی میشه این درس من تموم شه تا بیام بات ازدواج کنم.امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس میدرخشیدی تماشا می کردم...


ترم 3(ترم افسردگی): 

الو مامان سلام.مریم منو ول کرد و گذاشت رفت! مامان جون افسرده شدم اولین عشقم بود دارم میمیرم از غصه .ای خدا بیا منو بکش راحتم کن.مامان من این زندگی رو نمی خوام.....


ترم 4(ترم زرنگ شدگی): 

الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟دلم تنگ شده واست گنجشک کوچولوی من.بیا ببینمت قربونت برم...مهشید جون من پشت خطی دارم .مامانمه.بعداً بت زنگ میزنم...... الو به به سلام چطوری ندا جون؟آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم. پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟ به خدا منم دلم یه ذره شده واست.باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو....

ترم5 (ترم مشروطه گی): 

الو سلام استاد! قربون بچه ات دارم مشروط میشم.2 نمره بم بده.به خدا دیشب بابابم سکته کرد . مرد. مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه. منم ضربه روحی خوردم دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ....قول میدم جبران کنم...

ترم 6(ترم ولخرجیدگی) : 

 الو مامان من خونه می خوام ! راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.دوباره بفرست.خرج پروژه ام شد!!!

ترم7 (ترم پاتوقیده گی): 

سلام داش مصی! حاجی دمت گرم امشب بساز ما رو .از اون پنیر شیرازیای ردیف بیار که مهمون دارم. 3 صوت هم آیس بیار می خوایم فضا پیمایی کنیم.نوکرتم.آقایی

ترم8 (ترم فارغ التحصیلگی): 

الو سلام خانم.واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا....